مسئولیت پذیری در قبال خود در رابطه ی عاشقانه

مسئولیت پذیری در رابطه عاشقانه

تا به حال تجربه کرده اید که خود یا اطرافیانتان درحالی که درگیر رابطه ای رمانتیک هستید، از آن لذت نمی برید و از حضور آن عذاب میکشید اما همچنان با حضور خود به تداوم آن رابطه کمک میکنید؟

این مسئله مستقیما مربوط به مسئولیت ما در قبال خود و رابطه امان دارد.در ادامه به تشریح عشق رمانتیک می پردازیم و سپس بیان میکنیم چگونه در ازدواج دخیل می شود و چه پیامد هایی در بر دارد.

عشق رمانتیک

وقتی به معنای واقعی کلمه به کسی عشق می ورزیم، در آن شخص ارزش هایی مشابه ارزش های خود می یابیم و در نتیجه به شکلی او را با شادی و لذت و موفقیت خود مرتبط می سازیم.میخواهیم با این شخص در تبادل شویم ، ما (خواهان و نگران حالِ خوب او) هستیم. این نکته قابل تاکید است زیرا باید نکته ای باشد که عشق را از احتیاج و نیاز جدا کند.

عشق رمانتیک هم این مورد را شامل می شود اما از حدّ آن فراتر می رود.عشق رمانتیک خواستار پاسخی در بالاترین حد احساسی است.عشق رمانتیک میل و آرزوی تبادل و درگیری را در کانون زندگی احساسی و عاطفی ما قرار می دهد. این دربر گیرنده ی یک عامل جنسی قدرتمند است. عشق رمانتیک به معنای یافتن یک همسر و یک عزیز است، کسی که ارزش ها و برداشت های او از زندگی ، منعکس کننده ی ارزش های ما باشد.

عشق رمانتیک، یک دلبستگی پر اشتیاق، معنوی، احساسی، جنسی میان یک زوج است که به هم احترام فراوان میگذارند.ما رابطه ای را که در آن زن و مرد شهوت و شور و اشتیاق را دست کم تا حدود زیاد تجربه نکنند عشق رمانتیک نمی نامیم.همچنین رابطه ای که در آن عشق و علاقه و قرابت معنوی و ارزش های متقابل احساس درگیر بودن عاطفی و یا پیوند شدید جنسی وجود نداشته باشد عشق رمانتیک نمی نامیم.

اما عشق رمانتیک کدام دسته نیاز های انسان را برآورده میکند؟

-ما نیازمند  معاشرت و مصاحبت انسانی هستم.ما نیازمند کسی هستیم که مشکلات و خوشی ها و احساسات را در زندگی سهیم شویم

-ما نیازمند کسی هستیم که او را تحسین کنیم، او را به هیجان بیاوریم و انرژیمان را صرف او کنیم، در واقع به او عشق بورزیم

-ما نیازمند آنیم که دوستمان بدارند و برایمان ارزش قائل شوند.

-ما نیازمند آنیم که به لحاظ روانی مرئی بودن را تجربه کنیم. میخواهیم خود را در دیگران و از طریق آنها به تماشا بنشینیم. به عبارت دیگر ما نیازمند یک آینه ی روانی هستیم و این یکی از بهترین جنبه های روابط عاشقانه است

-ما نیاز به رابطه ی جنسی و لذت جنسی داریم

-ما نیازمند نظامی برای حمایت عاطفی و احساسی هستیم

– ما نیازمند خود آگاهی و خود شناسی هستیم

– ما نیازمند آنیم که هیجان ناشی از زنده بودن خود را با کسی سهیم شویم و از هیجان متقابل شخصِ مقابل بهره مند شویم

این نیاز ها، نیاز هایی نیستند که بدون آنها میمیریم ، بلکه با وجود آنها زیست غنی تری خواهیم داشت.همچنین این نیاز ها دارای ارزش بقایی هستند و به لحاظ معنوی و فیزیکی مهمند.

اما پیوند عشق رمانتیک با ازدواج چگونه است؟

در مواقعی که یک زن و مرد جذابیت جنسی شدیدی برای یکدیگر پیدا میکنند، تحت تاثیر آن احساس میکنند که عاشق یکدیگر شده اند و به این نتیجه می رسند با یکدیگر ازدواج کنند و زندگی مشترک را آغاز کنند.ممکن است این زن و مرد به این حقیقت توجه داشته باشند که ارزش های مشترک چندانی باهم ندارند و در مقام قدر شناسی از یکدیگر نیستد و احتمالا تحت تاثیر وابستگی به یکدیگر پیوند خورده اند.وقتی این حقیقت کشف میشود، به احتکال زیاد ازدواج از هم می پاشد.آیا می توان این روابط را عشق نامید؟فکر نمیکنم اینطور باشد. عشق بدون آگاهی و بصیرت و دانش ممکن نیست.اگر در قبال خودمان مسئولیت پذیر هستیم باید کسی را که با او درگیری عاطفی داریم بشناسیم. باید بخواهیم به حقایق نگاه کنیم ، با واقعیت ها روبرو گردیم ، خواه این فرآیند خوشایند یا ناخوشایند باشد.مسئله این است که آیا ما با توجه و آگاهی ازدواج میکنیم؟یا ازدواج از روی وابستگی و میل و نیاز است؟

اگر خوب نگاه کنیم اشخاص به راحتی واقعیت های مربوط به خودشان را بروز می دهند.مشکل اینجاست که اغلب اوقات به آن توجه نمیکنیم و یا در رویای آرزومندانه ی خود غرق می شویم.خیالی در سرمان خلق میکنیم و بعد بر شریک زندگیمان خشم میگیریم زیرا او ، فردی که در خیال پرورده ایم نیست.اما اگر بخواهیم آنچه را که واقعا وجود دارد ببینیم، هم به کاستی ها و هم به نقاط قوت توجه کنیم – و اگر با این حال با شور و اشتیاق عشق بورزیم – حالتی است که میتوان بر آن نام عشق رمانتیک بالغانه گذاشت.

دکتر ناتانیل براندن در این رابطه میگوید:

گاه وقتی می شنوم زن یا مردی از رفتار همسرش شکایت میکند یا طوری حرف میزند که ازدواج او یک مصیبت طبیعی بوده  که بدون دخالت او اتفاق افتاده است، از آنها می پرسم آیا به این حقیقت توجه کرده اید که این شخص را شما برای ادامه ی زندگی انتخاب کردید و هم اکنون هم برای ادامه ی زندگی با او در این انتخاب باقی هستید؟ آیا مایلید ارزشها ، انگیزه ها و پیامد های آن را در نظر بگیرید؟ اگر زندگی مشترک خود را تحمل ناپذیر میدانید، ببینید چه سود و فایده ای دارد که درآن باقی مانده اید؟

در واقع چکیده این کلام این است که من مسئول هستم که رفتارهای همسرم را بپذیرم یا نپذیرم. این را در نظر داشته باشیم که کاملا طبیعی است که کسی نمیتواند تمام خصوصیات همسرش را دوست داشته باشد. همه ی ما در مواقعی با رفتار هایی کنار می آییم که لزوما آن را دوست نداریم. در یک رابطه رسیدن به سازش و در مواردی کوتاه آمدن ضرورت دارد.اما وقتی این حرف ها را می پذیریم هنوز نکته ای باقی می ماند.اگر محدودیت هایی برای رفتارهای قابل قبول در نظر نگیریم نمیتوانیم یک رابطه ی خوب و عالی داشته باشیم.

اشخاص مختلف هرکدام در جایی خط کشی میکنند، یعنی مرزی برای قابل تحمل یا غیر قابل تحمل بودن رفتار های طرف مقابلشان دارند. هرشخصی باید بداند در کجا و چه مواردی برای او قابل قبول نیستند.همه باید میان آنچه قابل قبول و آنچه غیرقابل قبول است به تصمیم برسند.این چیزیست که مستقیما با عزت نفس در ارتباط است.

اگر با طعنه ها و بد دهنی ها و رفتار های خشن و سلطه جویانه برخورد انفعالی کنیم، تصمیم گیرنده خودمان هستیم.معیار های ما ممکن است عاقلانه یا غیر عاقلانه، منطقی یا بی منطق باشد ولی ما مسئول آن هستیم و باید این را بپذیریم.کسی که در قبال خود احساس مسئولیت میکند، در کنار قضاوت هایش باقی می ماند و پاسخگوی معیار هایش است.

از کتاب: مسئولیت پذیری  ، دکتر ناتانیل براندن

مقالات

عشق رمانتیکمسئولیت پذیریناتانیل براندن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *